متولد سال 42 همدانم
از بچگی عاشق کتاب و مجله بودم. هر خونهای میرفتم چشمم دنبال کتاب و مجله میگشت. همه رو با ولع میخوندم. اون موقعها مثل حالا نبود. کتاب مخصوص کودک نبود. فقط مجله پیک بود.
متولد سال 42 همدانم
از بچگی عاشق کتاب و مجله بودم. هر خونهای میرفتم چشمم دنبال کتاب و مجله میگشت. همه رو با ولع میخوندم. اون موقعها مثل حالا نبود. کتاب مخصوص کودک نبود. فقط مجله پیک بود.
متولد سال 42 همدانم
از بچگی عاشق کتاب و مجله بودم. هر خونهای میرفتم چشمم دنبال کتاب و مجله میگشت. همه رو با ولع میخوندم. اون موقعها مثل حالا نبود. کتاب مخصوص کودک نبود. فقط مجله پیک بود.
مجلهها را روی هم میگذاشتم بعد میدوختمشان تا مثل کتاب بشن و صد بار داستانهاشو میخوندم. انقدر خوندم و نوشتم تا شاعر و نویسنده شدم. بعد توی جشنوارههای زیادی شرکت کردم. نزدیک به سی، چهلتا رتبه و تقدیر دارم و داور جشنوارههای متعددی شدم. وقتی مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم، اونجا یک عالمه کتاب بود.
تعداد زیادی دختر و پسرهایی هم بودند که دوست داشتند نویسنده بشن. من هم دست به کار شدم هم راه و رسم نوشتن رو یادشون دادم و هم براشون نوشتم.
کتابهایی مثل دانه پر ماجرا، بدون ریش و سبیل مرد شدم، سنگهای لق روی دیوار، عشق یک لبخند نیم سانتی، سه روز مانده تا پایان همه چیز و چند تای دیگه.
لیلی و گیره زرد و لیلی و زیپ خنده رو هم دو تا از کتاب های منه که نشر شیرین توتک چاپ کرده با تصویر گریهای جذابشون تا شما بچه های گلم بخونید و لذت ببرید
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به انتشارات توتک می باشد.
اجرا: خوب وب
آخرین دیدگاهها